گریه اول مهر تمامی ندارد؛چرایی گریه برخی کلاس اولی ها در ماه مهر
به گزارش خانه بهاری؛ طناز اصفهانی: ساعت ۶:۱۵ صبح: «امیرعلی! مامان بیدارشو، روز اول مدرسه دیرت میشودها…» امیرعلی به زور با چهرهای درهم و مستأصل از آنچه قرار است برایش اتفاق بیفتد، بیدار میشود. همانگونه که در تختش نشسته، چشمان خوابآلودش را با دست میمالد، کمی کِش میآید و باز سرجایش مینشیند. انگار دلش نمیخواهد از جایش بلند شود.
به کیف و روپوش نو مدرسهاش خیره شده و در فکر عمیقی فرو رفته است. معلوم نیست به چه چیزی فکر میکند، حتی معلوم نیست خوشحال است یا ناراحت. گاهی گوشه لبش را آویزان و دوباره آن را جمع میکند … ساعت ۶:۲۵ صبح: «امیرعلی! امیرعلی مامان بلند شو پسرم، دیرت میشود باید سریع حاضر شوی…»
صحبت روز اول مدرسه است. روزی که برخی از کودکان آن را با استرس و گریه و برخی دیگر آن را با شادی و هیجان آغاز میکنند. این صحنه برای بسیاری از مادران و کودکان آشنا باشد. حتی برای مادرانی که قرار است مهر امسال برای اولین بار کودک عزیزدردانهشان را راهی کلاس اول کنند. چون یک روزی خودشان چنین روزی را تجربه کردند. روزی پر از استرس و هیجان که معمولاً به عنوان یکی از مهمترین اتفاقهای مهم زندگی هر انسانی ماندگار خواهد شد.
مهر امسال هم مانند سالهای قبل بسیاری از کودکان به کلاس اول میروند و برای اولین بار با بزرگترین چالش زندگیشان رو به رو میشوند. یکه و تنها در میان جمعی از افرادی که تا به حال ندیدند باید گلیم خود را از آب بیرون بکشند. برخی از کودکان در روز اول مدرسه برای اولین بار چند ساعت زندگی بدون حضور والدین و آشنایان را تجربه میکنند برای همین ممکن است دچار استرس و اضطراب شوند و یک سری از واکنشهای هیجانی مانند گریه را از خود نشان دهند.
«سمانه حقیری» مشاور و روانشناس کودک و نوجوان، وجود استرس و اضطراب و ترس از مدرسه را در کودکانی که برای اولین بار حضور در مدرسه را تجربه خواهند کرد امری طبیعی دانست و گفت: استرس در کودکی که قرار است برای اولین بار در جو و محیط مدرسه قرار بگیرد کاملاً طبیعی است. چون که کودک قرار است وارد مرحله جدیدی از زندگی بشود این احساس را دارد.
البته نمیتوان گفت که به مدرسه رفتن برای همه بچهها ناخوشایند است. برخی از کودکان هستند که با هیجانات مثبت و با شور و اشتیاق زیادی به مدرسه میروند و هیچ نوع از مشکلات هیجانی را تجربه نمیکنند. اما ممکن است یک کودک دیگر از رفتن به مدرسه ترس داشته باشد که میزان و شدت این ترس و اضطراب در کودکان مختلف متفاوت است.
مدرسه بدبختی نیست؟!
وی در پاسخ به اینکه چرا برخی از کودکان از رفتن به مدرسه خوشحال هستند و برخی دیگر استرس دارند بیان کرد: برای پاسخ به این پرسش باید بررسی کنیم که والدین چگونه پدیده مدرسه رفتن را برای کودکشان جا انداختهاند. خانوادهها باید بررسی کنند که خودشان چه تفکر و تصویری از مدرسه دارند و این تفکر را چگونه به فرزندشان منتقل میکنند؟
برخی از مادران مدرسه رفتن فرزندشان را بدبختی تلقی میکنند. به عنوان مثال برخی از مادران میگویند: «وای حامد باید از امسال به مدرسه برود و بدبختیهای من شروع میشود…» مادران با بدبختی تلقی کردن مدرسه رفتن، برای فرزندشان جا میاندازد که مدرسه رفتن یک کار زجرآور است که بدبختی محسوب میشود. بنابراین این کودک نمیتواند درباره مدرسه رفتن احساس خوبی داشته باشد. در نتیجه دیدگاه خود والدین در این موضوع بسیار اهمیت دارد.
مورد بعدی که باید بررسی شود این است که آیا تا کنون «قبل از مدرسه رفتن» کودک تجربه دور بودن از والدین در مدت زمان چند ساعت یا چند روز را داشته است یا خیر؟ یکی از مسائلی که باعث به وجود آمدن احساس استرس و اضطراب در کودک برای مدرسه رفتن میشود این است که آن کودک تا به حال از خانوادهاش دور نبوده و تصوری از چند ساعت زندگی بدون پدر و مادرش را ندارد. به این نوع استرس، اضطراب جدایی میگویند که همه کودکان برای اولین بار این احساس را در ۱۸ ماهگی تجربه خواهند کرد.
فرزندم! از چه چیزی میترسی؟
حقیری درباره چرایی به وجود آمدن اضطراب جدایی در کودکان توضیح داد: پدر و مادر باید بررسی کنند که چگونه احساس امنیت را تا قبل از سه سالگی توانستند برای کودک ایجاد کنند. معمولاً اگر کودک تا قبل از سه سالگی احساس امنیت و آرامش داشته باشد، موقع رفتن به مدرسه خیلی اذیت نمیشود.
اما اگر والدین تا قبل سه سالگی فرزندشان نتوانسته باشد این دلبستگی ایمن را در او ایجاد کنند، مطمئناً اضطراب و استرس در هنگام مدرسه رفتن کودک نمایان خواهد شد.
مسأله بسیار مهمی که والدین باید به آن توجه کنند این است که به کودکشان اجازه دهند تا درباره علت استرس و اضطرابی که دارد صحبت کند و به آنها بگوید که از چه چیزی و به چه علتی میترسد؟ حتی والدین باید به فرزندشان برای استرسی که دارد حق بدهند و به او بگویند: «حق داری که استرس داشته باشی… تو قرار هست یک دوره جدید را در زندگی تجربه کنی بنابراین استرس تو کاملاً طبیعی است و همه بچهها این ترس و اضطراب را تجربه میکنند …» در اینجا کودک کمی آرام میشود و اضطرابش فروکش میکند. اگر بچه از مدرسه میترسد باید والد برای او بازگو کند که مدرسه ترسی ندارد.
به صدای دردهای کودک گوش دهید!
این روانشناس درباره عواقب سرکوب کردن استرس کودکان بیان کرد: والدین باید با کودک همدلی کنند. همدلی و درک کردن کودک بسیار مهم است. اگر در این دوران والدین اضطراب کودک را سرکوب کنند و احساس او را نادیده بگیرند، استرس و اضطراب موجود در او خود را به روشهای دیگری مانند سردرد،دل پیچه، حالت تهوع، تپش قلب و… بروز میدهد.
یا برخی از کودکان وقتی نمیتوانند استرس و اضطراب خود را تخلیه کنند به صورت پرخاشگری آن را بروز میدهند که البته نوع پرخاشگری در دخترها و پسرها متفاوت است. معمولاً پرخاشگری در پسرها به صورت برونریزی « پرخاشگری کلامی یا جسمانی» و در دخترها به صورت ناخن جویدن، مو کندن، شب ادراری و… بروز پیدا میکند.
چرا برخی کودکان از محیط مدرسه میترسند؟
وی درباره علت ترس کودکان از محیط مدرسه گفت: خیلی از والدین محیط بیرون از خانه را برای کودک، یک محیط ناامن و خطرناک جا میاندازند و به فرزندشان میگویند: «بیرون پر از خطر است، اگر تنهایی بیرون بروی ممکن است اتفاقی برایت بیفتد و …» مسلماً کودک، محیط خارج از منزل را یک محیط ناامن و پر از خطر تصور میکند. در نتیجه مدرسه را هم یک محیط ناامن تصور خواهد کرد. والدین باید بتوانند امنیتی را که لازم است به کودک بدهند.
چگونه کودکمان را برای مدرسه آماده کنیم؟
حقیری در خصوص چگونگی آماده کردن کودک برای تجربه اولین روز مدرسه توضیح داد: اول از همه والدین به کودک یادآور بشوند که استرس او طبیعی است و چون قرار است وارد مرحله جدیدی از زندگی بشود این احساس را دارد. اما یکی از کارهایی که والدین میتوانند برای کاهش استرس فرزندشان انجام دهند این است که از خاطرات خوب دوران مدرسه خودشان برای کودک تعریف کنند.
مثلاً خاطراتی را که از زنگ تفریحهای مدرسه، کلاس نقاشی، اردوها و … داشتند برای کودک تعریف کنند. با انجام این کار، کودک در ذهن خود همانندسازی میکند و به راحتی با این مسأله کنار میآید. چون کودکان همیشه خودشان را با والدین همانندسازی میکنند.
مورد بعدی که والدین باید به آن توجه کنند این است که یک خاطره خوب از مدرسه رفتن برای کودک بسازند. به عنوان مثال برای او یک هدیه کوچک تهیه کنند و یا یک جشن مختصر «در حد خرید یک کیک» به مناسبت رفتن به مدرسه برای کودک بگیرند تا صرفاً یک خاطره خوشی از مدرسه برای کودک بماند.
معمولاً ما ایرانیها برای اتفاقهای خوب زندگیمان جشن میگیریم. وقتی والدین برای مدرسه رفتن کودکشان جشن گرفته میشود کودک احساس میکند که با مدرسه رفتن قرار است یک اتفاق خوب برایش رقم بخورد که پدر و مادرم برای جشن گرفتند.
دستشویی رفتن؛ یکی از مهمترین دغدغه کلاس اولیها
وی در ادامه تأکید کرد: خیلی خوب است که والدین قبل از بازگشایی مدارس و شروع کلاسها کودک را با محیط آشنا کنند. یکی از مسائل بسیار مهم این است که کودکانی که در سن پیش دبستانی یا مدرسه قرار دارند نباید یک دفعه وارد محیط مهد یا مدرسه شود. والدین باید یکی دو روز قبل از شروع مدرسه فرزند خود را به مهدکودک یا مدرسه ببرند تا مدیرها، مربیها، فضای مدرسه، کلاسها، سرویس بهداشتی مدرسه یا مهد، سالن غذاخوری و… را به کودک نشان دهند. این کار منجر به آشنایی کودک با محیط مدرسه شده و باعث میشود که کودک در روز اول مدرسه استرس کمتری داشته باشد.
همچنین یکی از نکاتی که در ذهن بسیاری از کودکان کلاس اولی تبدیل به دغدغه میشود، دستشویی رفتن و استفاده از سرویس بهداشتی مدرسه است. بسیاری از کودکان از اینکه در مدرسه قرار است تنهایی « بدون کمک والدین» دستشویی برود ترس دارند. بنابراین بهتر است که والدین قبل از شروع مدارس این مسأله را به کودکانشان آموزش دهند.
چرا برخی از کودکان از مدرسه فراری هستند؟
این روانشناس کودک و نوجوان در پاسخ به این پرسش که چرا برخی از کودکان خصوصاً کودکانی که در گذشته مدرسه رفتن را تجربه کردند، تمایلی به آغاز سال جدید تحصیلی ندارند، گفت: علتهای مختلفی میتواند داشته باشد. ممکن است که یکی از همکلاسیهای کودک او را اذیت، رفتار معلم نامناسب باشد، شرایط و جو مدرسه برای کودک آزار دهنده باشد و… بنابراین باید والدین بررسی کنند که در سال گذشته تحصیلی فرزند من چه مشکلی در مدرسه داشته است.
گاهی از اوقات مشکل از رفتار والد است. برخی از والدین به قدری در انجام تکالیف به فرزندشان سخت میگیرند و توقع نابه جا از بچه دارند که کودک از درس خواندن و مدرسه رفتن بیزار میشود. برخی از مادران واقعاً در درس خواندن و انجام تکالیف به بچه استرس میدهند. به همین دلیل زمانی که سال تحصیلی جدید شروع میشود بچه با خودش میگوید: «وای دوباره استرسها و عذاب من شروع شد!» قطعاً مدرسه رفتن برای چنین کودک محصلی جذاب نیست.
«مدرسه»؛ محدودیت نیست؟!
حقیری درباره نحوه رفتار والدین با کودک محصل در شروع سال تحصیلی گفت: والدین باید اجازه دهند همه چیز آرام آرام و تدریجی پیش برود. کودک در فصل تابستان یک سری آزادیها و اختیارات زیادی مانند دیروقت خوابیدن، مدت زمان زیادی برنامه کودک و تلویزیون تماشا کردن، پارک رفتن و بازی کردن و… را تجربه میکند. اما او میداند که با رفتن به مدرسه همه اینها محدود میشود بنابراین کودک در برابر مدرسه رفتن واکنش منفی نشان میدهد.
مادران باید کم کم کودکان را از عادتهایی که در طول فصل تابستان داشتند دور کنند. به عنوان مثال از چند روز قبل از اینکه مدارس باز شود کودک را عادت دهند و شرایط خانه را جوری مهیا کنند که کودک شب زودتر بخوابد اما باید این امر کم کم اتفاق بیفتد. این تغییر باید به شکلی باشد که کودک متوجه آن نشود و احساس نکند که برای این کار مجبور شده است. والدین باید یک ربع، یک ربع ساعت خواب بچه را عقب تر بکشند و از آن طرف صبحها کودک را یک ربع زودتر از روز قبل از خواب بیدار کنند، کودک عادت کند.
یا والدین نباید یک دفعهای فرصت کارتون دیدن را از بچه بگیرند، بلکه باید مدت زمان کارتون دیدن را کم کنند. البته این مسئله هم باید مانند تنظیم ساعت خواب کودک کم کم اتفاق بیافتد. اگر بچه در روزهای عادی روزی دو ساعت برای تماشا کارتون یا برنامه مورد علاقهاش وقت میگذاشته است، در دوران مدرسه باید پنج دقیقه، پنج دقیقه مدت زمان آن را کم کند. در واقع کودک نباید احساس کند که با مدرسه رفتن همه چیزهای خوب زندگیاش را از دست داده است.
چگونه کودک را برای رفتن به مدرسه مشتاق کنیم؟
وی در این خصوص توضیح داد: یکی از مهمترین مسائل دل نشین کردن مدرسه است. معمولاً بسیاری از والدین قبل از شروع مدارس برای کودکانشان خرید میکنند. بهتر است که در این خرید کودکان هم دخیل باشند. به عنوان مثال در خرید لوازمالتحریر والدین اجازه بدهند که بین سه الی چهار مدل دفتر، کودک دفتر مورد علاقه خودش را انتخاب کند. یا در هنگام خرید کیف مدرسه، کودک رنگ کوله پشتیاش را خودش انتخاب کند و… در واقع والدین با این کار به فرزندشان قدرت انتخاب میدهند.
این قدرت دادن به کودک باعث میشود که او احساس کند که من قرار نیست در مدرسه یک آدم ضعیفی باشم، قرار نیست با مدرسه رفتن همه چیز از من گرفته شود، من با مدرسه رفتن هم میتوانم اعمال قدرت کنم و استقلال داشته باشم. بسیاری از کودکان احساس میکنند وقتی وارد مدرسه میشوند آدم ضعیفی هستند و استقلال ندارند و این مسئله برای کودکان خیلی دردناک است.
کودک را رها کنید
حقیری با اشاره به اینکه بسیاری از والدین خصوصاً والدینی که فرزند کلاس اولی دارند، صبح که بچه را به مدرسه میبرند ساعتها پشت در مدرسه میایستند و یا همش در حیاط مدرسه دنبال بچه هستند. آیا این کار برای کاهش استرس کودک خوب است یا به کودک صدمه میزند بیان کرد: در اینجا باید ببینیم که میزان استرس و اضطراب کودک در چه حد است. در خیلی از موارد اگر والدین کودک را همان لحظه رها کنند و بروند، کودک خیلی راحتتر خود را با محیط وفق میدهد.
اما در برخی از موارد به قدری ترس و اضطراب کودک از مدرسه زیاد است که ممکن است یک سری از مشکلات دیگری برای کودک به وجود بیاید. بنابراین لازم است که والدین آرام آرام محیط را ترک کنند و کودک را تنها بگذارند. به عنوان مثال مادر یا پدر به کودک بگوید: «که من نیم ساعت جلوی در مدرسه میایستم و بعد میروم.» والدین باید با توجه به میزان استرس، اضطراب و شخصیتی که کودک دارد تشخیص دهند که از ابتدا فرزندشان را رها کنند و کار را به معلم و مدیر مدرسه بسپارند یا اینکه یک مدت در کنار کودک بمانند و بعد بروند.
پایان پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0