یادداشت/

دوگانه‌ی کاذب «بله به گشت ارشاد» و «نه به گشت ارشاد»

کارگردان نائب الامام با تحلیل دوگانه‌ی «بله به گشت ارشاد» و «نه به گشت ارشاد» به تبیین نظریه‌ی اجتماعی «به شش چیز اسلام دارد قوام»، از «آیت‌الله سید نورالدین حسینی الهاشمی» پرداخت.

محمد علی یزدانی، کارگردان و مستند ساز: این روزها گفتمان دغدغه‌مندان پوشش بانوان به دوگانه‌ی «بله به گشت ارشاد» و «نه به گشت ارشاد» تقلیل داده شده‌است. عده‌ای به پشتوانه‌ی تصریح قانون حجاب، قائل به برخورد قانونی و قهری هستند و همه‌ی منتقدان خود را ‌موافق ول‌انگاری قلمداد می‌کنند؛ مخالفان گشت ارشاد هم که به‌رغم نارضایتی از وضعیت پوشش موجود، راه‌حلی جز سکوت ندارند، بی‌عملی رو به بدعملی ترجیح داده و ناخواسته در زمین «مماشات با ول‌انگاری» قرار گرفته‌اند.

در این اوضاع ملتهب بد نیست به راه‌حل‌های متفاوتی که به دور از این دوگانگی عملیاتی شدند، نگاهی مجدد داشته باشیم. یکی از این نمونه‌های موفق فراموش شده، نظریه‌ی اجتماعی «به شش چیز اسلام دارد قوام»، از «آیت‌الله سید نورالدین حسینی الهاشمی» است. ایشان خود در اوج تغییرات فرهنگی پهلوی اول و دوم، مجری این نظریه در بستر کلان اجتماعی بود و به نتایج ارزشمندی هم رسید.

برخلاف بسیاری که «امر به معروف و نهی از منکر» را «تنها» قاعده‌ی مقابله با ناهنجاری‌ها می‌دانند، آیت الله شیرازی کنش‌گری اجتماعی در مقابل ناهنجاری‌ها را در یک شیب صعودی، به شش سطح متفاوت تقسیم می‌کند: ۱.ارشاد جاهل ۲.تنبیه (آگاه‌سازی)غافل ۳.امر به معروف ۴.نهی از منکر ۵.جهاد ۶.دفاع.

ایشان هنجارشکنان اجتماعی را در یک سطح نمی‌داند. از نگاه ایشان «امر به معروف و نهی از منکر» زمانی در جامعه موضوعیت دارد، که مخاطب آن به «ارزش بودن معروف» و «ناپسند بودن منکر» آگاه و مطلع باشد. مثلاً در جامعه‌ای که بسیاری از زنان و مردان نسبت به مسئله پوشش «جاهل(به معنای بی‌اطلاع)» و «غافل(به معنای فراموش کرده و از یاد برده )» هستند، (مانند عموم جوانان و نوجوانان دهه هشتادی و هفتادی و بلکه شصتی در این روزها)، امر به معروف و نهی از منکر که قاعده‌ی آن آمرانه و دستوری است، نه تنها جواب نمی‌دهد، بلکه موجب لج‌بازی و دل‌زدگی، و حتی دشمنی و روی‌گردانی می‌شود.

از نگاه مرحوم سیدنورالدین در مقابل این مخاطبان باید از قاعده‌ی «ارشاد جاهل و تنبیه (آگاه سازی و به یاد آوری)غافل» استفاده کرد. به تعبیر ایشان این مرحله باید در کمال «لینت(نرمی)» و «تواضع» باشد. حاج سیدنورالدین خود پرچم‌دار اصلاح و بازگرداندن جوانان به زمین اخلاق و دیانت بود. مردم شیراز از رابطه پدرانه و محبت آمیز حاج سیدنورالدین با زناکاران، قماربازان، شرابخواران و علاقه‌مندان به فرقه‌های انحرافی، که عمدتا منجر به توبه دادن آن‌ها می‌شد، خاطرات بسیاری دارند. تا جایی که بسیاری از علاقمندان به ایشان، همین جنس افراد توبه کرده بودند و مخالفان ایشان از همین مسئله (که اطراف نورالدین را عرق‌خورها و قماربازان گرفته‌اند) به عنوان حربه‌ای برای تخریب ایشان استفاده می‌کردند.

حاج‌سیدنورالدین مقصر اصلی رفتارهای ناصواب این دو قشر جامعه را مذهبیونی می‌داند که در لاک دینداری فردی فرو رفته‌اند، و برای اصلاح جامعه تلاش مومنانه و برادرانه‌ ندارند. اما همین حاج‌سید نورالدین زمانی که فرد یا گروهی، «آگاهانه» به شکستن معروف‌ها و عادی سازی منکرات اجتماعی (یعنی سطح سوم و چهارم) مشغول می‌شدند، و یا اگر مسئولیتی از جامعه‌ی اسلامی را بر دوش داشتند و کوتاهی می‌کردند، با هدف جلوگیری از بسط یا اشاعه‌ی یک منکر در جامعه، با قدرت به میدان جهاد تبیینِ آمرانه و ناهیانه می‌آمد. این سطح از مواجه‌ی حاج‌سیدنورالدین عموما با متولیان و مسئولان شهری یا حکومتی، و خواص سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود. مواجه‌ مدبرانه با اشاعه‌ی اندیشه‌های حزب توده و جریان روشن‌فکری، نمونه‌های موفق او در این سطوح است.

شاید بهترین مصداق برای این مرحله، مناظره یکساله‌ی او با احمد کسروی در روزنامه کیهان باشد. مناظره‌ای حیرت انگیز و دووجهی، که در میانه‌ی متن هر زمان مخاطب او کسروی است، لحن کوبنده و محکم، و هر زمان مخاطب او جوانان و مردم عادی، لحن پدرانه و دلسوزانه می‌شود. در این میان هر زمان مقابله‌ی با هنجارهای دینی و اجتماعی، به سطح دشمنی آگاهانه و سازمان‌یافته (یعنی سطح پنجم و ششم) می‌رسد، حاج سید نورالدین را در قامت فرمانده‌ای شجاع می‌بینیم که در خط اول مبارزه، به مقابله‌ی قاطع و کوبنده با دشمنان دیانت مردم برخواسته است. مقابله‌ی سیدنورالدین با برنامه‌های ضدفرهنگی رضاخان، برخورد قاطع با بهائیت، تقابل مقتدرانه با تصوف، مقابله با سیاست‌های استکباری رژیم، همه نمونه‌هایی از این دست به شمار می‌آید، که برای آن مستندات بسیاری جهت ارائه وجود دارد.

در مسئله پوشش بانوان، هرچند در مواقع خاص برخورد سلبی، مقطعی و دفعی هم نیاز است، اما نیاز به طرح‌ریزی و اتخاذ مدل‌های اصولی، روشمند و دقیق پیش از پیش دیده می‌شود. القصه آنکه در این دوگانه‌سازی‌‌های کاذب و ناکارآمد، بد نیست اهل تحقیق و فن، با بررسی نمونه‌های موفق گذشته، جهت حل ناهنجاری‌های اجتماعی امروز، به دنبال مدلی باشند که علاوه بر همراهی مردم، تأثیر اجتماعی هم به همراه داشته باشد.