روحالله طالبی توتی، پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان در یادداشتی به ریشه تفکر مقاومت در بین زنان پرداخته است و نوع نگاه به آنان را روایت میکند. این یادداشت خانه بهاری را تا انتها مطالعه کنید.
در لبنان که هیچ اکثریتی وجود ندارد و تمام گروههای مذهبی و قومی در اقلیتاَند، حزبالله در جنگ ٣٣ روزه، توانست با دفاع از هویت مشترک تمام اقلیتها، یعنی لبنان، خود را به قهرمانی انکارناشدنی در برابر تجاوز ارضی اسرائیل بدل سازد. از این رو ترور سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله، میتواند یکی از تاثیربرانگیزترین وقایع اینسالهای منطقه باشد.
حزبالله، از دل جنبش امل سر برآورد. جنبش امل که به رهبری امام موسی صدر در لبنان فعالیت میکرد، حرکتی سازماندهی شده در راستای تثبیت جایگاه سیاسی شیعیان در لبنان به شمار میرفت. اما این فعالیتها تماماً نظامی/سخت نبود. اقدامات فرهنگی/نرم جنبش امل که بعدها در ابعادی از فعالیت حزبالله تداوم یافت، بسیار حائز اهمیت است. یکی از این موارد ارزش بخشیدن به دختران و زنان شیعهی محروم جنوب لبنان بود.
گسترش اندیشهی مقاومت، مستلزم ارائهی تصویر نوینی از زن بود؛ زنی که منفعل نیست، شخصیت انسانی خود را داراست و از آن آگاه است و قرار است در برابر تحمیل الگوی زن غربی از خود مقاومت نشان دهد. شاید به نحوی بتوان این زنِ جدید را همان زنِ انقلابیِ ایران دانست. هماناندازه که اندیشهی مقاومت متأثر از ایدههای انقلاب بود، زنِ شکلگرفته در آن فضا نیز نسبت عمیقی با زن انقلابی داشت.
امروز، کم نیستند زنانی که با اندیشهی مقاومت، هویت خود را شکل دادهاند؛ زنانی مسلمان یا مسیحی، شیعه یا سنّی، لبنانی یا غیرلبنانی. زنانی که از منظری دیگر، وجوه نرم اندیشهی مقاومت را نمایان میکنند. یکی از نمونههای ویژهی آن، اجرای قطعهی «احبّائی» توسط جولیا پطرس، هنرمند شهیر لبنانی است که عمق نفوذ اندیشهی مقاومت در خلال آن به نمایش درآمد. ترانهی این قطعه، بر اساس نامهای از سید حسن نصرالله تنظیم شده است.
هژمونی رسانهای آمریکا، به عنوان بزرگترین متحد اسرائیل، طبیعتاً اجازه نمیدهد تا واقعیتِ نقش و تاثیر نرمِ اندیشهی مقاومت نمود بارزی داشته باشد. در حالیکه ماههاست جهان شاهد جنایت جنگی اسرائیل و کشتار بیرحمانهی فلسطینیان است، رسانه نمیگذارد تا صدای زنان حامی مقاومت شنیده شود. چون زنان و دختران مقاومت، ارزشهای غربی را نمیخواهند و عاملیت و شخصانیت خود را به نحو دیگری بروز میدهند؛ اما چون این عاملیت با ارزشهای غربی همسو نیست، باید سانسور شود.
پژوهشگران زنان و جنسیت نیز زنان حامی مقاومت را نادیده گرفتهاند. یا با ارائهی تصویری کلیشهای از تیپ زن منفعل با حضور ضمنی کنار قهرمانان مرد، آنان را تقلیل داده و یا با برجستهسازی زن آزادیخواه سکولار فلسطینی – لبنانی، تصویری منطبق بر ارزشهای غربی و به دور از واقعیت از آنان ارائه دادهاند. حالآنکه این زنان، شایستهی معرفی و بازشناساییاَند؛ آنگونه که خود میاندیشند، نه آنگونه که ما میخواهیم.
لینک کوتاه این خبر: https://khanebahari.ir/?p=12089