به گزارش خانه بهاری با گذشت چند هفته از اعتراضات دانشجویان دانشگاه آمریکا برای حمایت از غزه، این اعتراضات به سایر دانشگاههای جهان هم سرایت کرد، برای تحلیل این موضوع نشست واکاوی ابعاد ماهیت دموکراسی دروغین غرب با محوریت «استانداردهای دوگانه غربی در برخورد با جامعه نخبگانی زنان» به همت خبرگزاری فارس و مؤسسه صیانت از حقوق زنان برگزار شد.در این نشست عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان فواد ایزدی، فعال حقوق بشر آمریکایی مارز پرادو، پژوهشگر حقوق بینالملل امیرحسین محبعلی، پژوهشگر روابط بینالملل مهدیه شادمانی به بیان نکاتی درباره نقش زنان در خیزش نخبگانی آمریکا برای دفاع از آرمانهای فلسطین و همچنین چرایی این اتفاق نادر در جامعه علمی دانشگاههای آمریکا پرداختند.در بخش پایانی این نشست از پژوهشگر حقوق بینالملل امیرحسین محبعلی خواستیم برایمان از اقدامات حقوقی برای به چالش کشیدن آمریکا و حامیان غربی رژیم صهیونیستی در کمیسیون مقام زن و اخراج آنها از این کمیسیون بگوید که در ادامه میخوانیم:
قتل عام مستمر در سایه حمایت آمریکا!
_چگونه شد که جامعه دانشگاهی آمریکا اینچنین برای حمایت از غزه به میدان آمد؟
ـ ریشه همه اینها به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه بر میگردد، صحبت از ۳۵ هزار شهید و بیش از ۷۸ هزار مجروح است، به نوعی ما شاهد گستردهترین قتل عام تاریخ بشریت هستیم، آن هم قتل عام مستمر! در رابطه با اسرائیل علاوه بر اینکه یک خفقان مطلق خبری شکل گرفته، نمیتوانیم حتی انتظار برگزاری یک دادگاه منصفانه مبتنی بر این وقایع داشته باشیم. این در حالی است که کشف گورهای دستجمعی در غزه نشانی آشکار از نسلکشی هدفمند رژیم صهیونیستی است.با این وجود اگر شما به ماده ۲ کنوانسیون جلوگیری و مجازات نسل کشی سال ۱۹۴۸ نگاه کنید، میبینید ضمن تعریف نسلکشی، عناصری را برای آن بر میشمرد که تمام این عناصر را رژیم صهیونیستی اجرا و اعمال کرده است.
_حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی منجر به نقض تمام پروتکلها شده است؟ ـ با اقداماتی که رژیم صهیونیستی انجام داده، دیگر حقیقت کمتر برای کسی پنهان است، اما در حال حاضر آمریکا سعی میکند این اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی را در قالب مفاهیم مشروعی چون دفاع مشروع به جای حمله تجاوزکارانه تعریف کند! به همین منظور میگوید هر آنچه بعد از هفت اکتبر رخ داده در قالب دفاع مشروع در ماده ۵۱ منشور ملل متحد است! یعنی این کشور در راستای سیاست خودش، آمریکاییسازی حقوق بینالملل را پیش میبرد تا حقوق بین الملل را به استانداردهای خودشان تبدیل کند.این اقدام آمریکا، مسبوق به سابقه است، کشوری که در حملات بعد از یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ به کشورهای عراق و افغانستان، با قدرت مالی و سیاسیاش در سازمان ملل موجب تصویب ۲ قطعنامه تحت عناوین قطعنامههای مبارزه با تروریسم شد و به راحتی این عملیات نظامی خودش را توجیه حقوق بینالمللی کرد!در حال حاضر حمایت حقوقی ایالت متحده آمریکا از رژیم صهیونیستی هم به این شکل انجام میشود. تیمهای حقوقی بسیار قوی، مبارز و صاحب تجربه را با بودجههای زیاد تجهیز کرده تا بتواند به نوعی حقوق بینالملل را به سمت عملیات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی توجیهپذیر کند.
نهادهای بینالمللی برای قلدری آمریکا تأسیس شدند
_در این رابطه هم سازمانهای بینالمللی سکوت پیشه کردهاند؟
ـ بله! اما در همین رابطه آفریقای جنوبی و سودان ورود ثالت کردند. وقتی سه سال پیش پرونده جنایات رژیم صهیونیستی در غزه به جریان افتاد، در همان مراحل ابتدایی به خاطر فشارهای آمریکا آن پرونده کنار گذاشته شد.اما نکته مهم بحث در اینجا ناکارآمدی و ضعف ساختاری بنیادینساز بینالمللی است. در این جنایت اخیر رژیم صهیونیستی در غزه مشخص شد که سازوکارهای بینالمللی توانایی مقابله ندارند! زیرا این سازوکارها نه اینکه توانایی مقابله ندارند، بلکه اصلاً برای مقابله ایجاد نشدند و ضمانت اجرایی ندارند.
گزارشهای ضدحقوق بشری برای ایران آری برای رژیم صهیونیستی نه
_آیا سازمان ملل به ذات خودش ناکارآمد است یا در حال حاضر توسط یک کشور یا یک رژیم یا یک قدرت نامشروعی ناکارآمد شده است؟
ـ توجه داشته باشید سازمان ملل در مورد کشورهایی که نظام سلطه به نوعی با آنها مخالف است بسیار کارآمدتر عمل میکند. به طور مثال در مورد جمهوری اسلامی ایران، شورای حقوق بشر سازمان ملل در راستای مکانیزمهای حقوق بشری، طی یک سال چهار گزارش سالیانه به ایران در حجم وسیع صادر میکند، آن هم به غیر از آن ۷۰ مکاتبات موردی که در سال انجام میدهد. از سال ۱۴۰۱ بعد از تشکیل کمیته حقیقتیاب ناآرامیها در ایران، تعداد گزارش سالانه علیه ایران به پنج مورد رسیده است، حال چنین سازوکار حقوق بشری در مورد رژیم صهیونیستی ناکارآمد شده است!در اثر همین ناکارآمدی سازمان ملل است که نمایندگی جمهوری اسلامی در این سازمان بعد از «وعده صادق» در بیانیهاش ذکر میکند اگر شورای امنیت سازمان ملل میتوانست کنشگری واقعی خودش را انجام دهد، این اتفاق نمیافتاد. در واقع این جمله، بیشتر یک بازی سیاسی بود تا به طرف مقابل بفهماند وقتی مکانیزمت کار نمیکند، من نمیتوانم بنشینم و صبر کنم و منافع جمعی کشورم را تحت تأثیر ناکارآمدی عامدانه تو قرار بدهم.
سلاح سرکوب پلیس آمریکا برای دانشجویانش
_برگردیم به سؤال اول، چرا جو نخبگانی آمریکا علیه غزه شد؟
ـ تا امروز بیش از ۲ هزار نفر در دانشگاههای آمریکا بازداشت شدند. آن هم در جایی که تجمع مسالمتآمیز داشتند. توجه داشته باشید در ماده ۲۱ میثاق مدنی سیاسی و ماده ۲۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر، یکی از قیود اصلی حق تجمع مردم، مسالمتآمیز بودن آن است، خب! در آمریکا چه اتفاقی افتاد؟ در اینجا دانشجویان برای برقراری آتش بس دائمی در غزه تفنگ علیه دولت بگیرند، نیامدند چوب و چماق بگیرند و اموال مردم را غارت کنند یا شیشههای بانکها را پایین بریزند و سطل آشغالها را آتش بزنند! بلکه آمدند و گفتند کمک نظامی آمریکا به رژیم اسرائیل باید قطع شود، باید همکاری تحقیقاتی این دانشگاه با تأمینکنندههای سلاح به رژیم غاصب صهیونیستی پایان یابد و … . حال در ایران در زمان اغتشاشات سال ۱۴۰۱ با ورود گروههای تروریستی ـ اغتشاشات را وارد فاز امنیتی کرد ـ ۶ بیانیه علیه جمهوری اسلامی در همان روزهای ابتدایی علیه جمهوری اسلامی صادر شد. اما در آمریکا از سوی دولت و پلیس آمریکا تجمع کاملاً مسالمتآمیز با بدترین شکل ممکن سرکوب شده است و دریغ از یک بیانیه!
۲ اتفاق ناگوار حقوق بینالملل برای غزه
_حقوق بینالملل در حال حاضر برای غزه کاملاً منفعل است؟
_ما در چهارچوب حقوق بین الملل، با ۲ اتفاق ناگوار رو به رو هستیم، اتفاق ناگوار اول این است که اساساً ذبح میشود؛ یعنی همان قدر که رژیم اسرائیل سرزمینهای اشغالی را اشغال میکند، همان قدر هم دارد حقوق بینالملل را اشغال میکند. نکته دوم این است که چرا ما باید بنشینیم و بگوییم اگر کسی به خانه شما حمله کرد، او را رها کنید! توجه داشته باشید اگر حقوق بینالملل ۹۰ درصدش غصب شده باشد، ۱۰ درصد آن باقی مانده است، ما هم برای روی آن ۱۰ درصد تمرکز و فعالش کنیم
_در این شرایط ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
ـ در اینکه آیا جمهوری اسلامی ایران میتواند از رژیم صهیونیستی به دیوان بینالمللی دادگستری شکایت کند، آیا در اینجا این رژیم غاصب به عنوان یک دولت شناسایی میشود، محل بحث و چالش است. اما درباره آمریکا داستانش فرق می کند. این در حالی است که در رابطه با آمریکا ۲ تا نقض حقوق بینالملل را شاهد هستیم. نقض اول بحث حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی در غزه است که آن جای کار خودش را دارد. پس بر اساس طرح مسؤولیت بینالمللی دولتها که در سال ۲۰۰۱ تصویب شده، طبق ماده ۴۲ آن می توانیم از آمریکا در مجامع بین المللی (بیشتر مقصود ما مجامع شبه قضایی است) شکایت کنیم. نکته دوم بحث مسؤولیت آمریکا در رابطه با این تجمعات مسالمتآمیز اخیر است، زیرا آمریکا در سال ۱۹۹۲ به میثاق بینالمللی حقوق مدنی سیاسی پیوسته است. نکته جالب اینجاست که در ماده ۲۱ بحث تجمعات مسالمتآمیز و در ماده ۱۹ بحث آزادی بیان است. آمریکا هر ۲ مورد این تعهدات بینالمللی را نقض کرده است. پس آمریکا در زمینه همین اتفاقات اخیر میتواند موضوع شکایت در مکانیزمهای قضایی و شبه قضایی قرار بگیرد.
مطالبه احقاق حقوق زنان غزه به روش غربیها
_به بهانههای واهی از دید خودشان، ایران را از کمیسیون مقام زن اخراج میکنند، چرا در این زمینه ایران مقابله به مثل نمیکند؟
ـ در زمینه پیگیری مطالبات ایران باید یک اراده شکل بگیرد و آن هم تأسیس کانون وکلای بینالملل است! ببینید از یک سال و نیم پیش ستاد حقوق بشر یکسری فعالیتهایی را در عرصه بینالمللی به صورت متفاوت از گذشته و با رویکرد کنشگری فعالانه آغاز کرده است، در حال حاضر نامهنگاریهای متعددی از سمت دبیر ستاد میشود، به طور مثال آقای دکتر غریب آبادی نامهای را به کمیسر آقای حقوق بشر زد و در رابطه با این تجمعات تأکید و اظهار نگرانی کرد.اما من میخواهم وارد یک فاز تخصصیتر شبه قضایی شوم، اینکه در بحث قضایی ما چه مشکلاتی داریم؟ یکی از مشکلات این است که برویم در دادگاهها از آمریکا شکایت کنیم؟ این در حالی است که معمولاً دادگاههای بینالمللی یا دادگاههای منطقهای رضایتمحور هستند، ما باید رضایت دولت آمریکا را پیدا کنیم، مثلاً باید برویم بررسی کنیم که آیا آمریکا پروتکل الحاقی به میثاق مدنی سیاسی را درباره دریافت شکایات فردی قبول کرده یا نه، اگر آن پروتکل را قبول کرده میتوانیم با تأثیری که بر افکار عمومی آمریکا میگذاریم، آنها را هدایت کنیم؟! این نوع مکانیزم را مکانیزمهای شبه قضایی میگویند.
در صورتی که در عرصه بین المللی ۲ تا دادگاه؛ دیوان کیفری بین المللی و دیوان بینالمللی دادگستری که در دادگاه بینالمللی دادگستری آفریقای جنوبی شکایاتی را علیه رژیم صهیونیستی طرح کرده است. حالا بحث این است که در جامعه حقوقی آیا ایران ورود ثالث کند؟ خب! بالاخره نظرات متفاوت است، بعضیها میگویند منجر به شناسایی میشود.منتها بحث این است که ایران چه کارهایی غیر از آن میتواند انجام دهد اگر ایران مکانیزم بینالمللی شبه قضایی را فعال کند، یافتههایش را میتواند در اختیار آفریقای جنوبی قرار دهد، هر چند خودش ورود پیدا نکرده است، اما میتواند برای دعاویی علیه رژیم صهیونیستی کمک کند.اما درباره کمیسیون مقام زن که یک جنبه نرم و غیر الزامآور است، رسانه و افکار عمومی بسیار میتواند کمک کند، ضمن آنکه ما گزارشگر حقوق زنان در سازمان ملل داریم که تحت عنوان مکانیزم شکایت، دریافت مکاتبات یا غیره میتواند این شکایت را مطرح کند، سپس آنجا مورد بررسی قرار گیرد و رأی صادر شود. بعد این رأی میتواند به عنوان یک یافته برای کمیسیون مقام زن تبدیل شود.مکانیزم دیگر شکایت شورای حقوق بشر است، مکانیزمی که دیگر اصلاً رضایتمحور و سرزمینمحور نیست، به طور مثال شما در ایران نگرانی از وضعیت زنان در آمریکا دارید، یکی از شرایطش این است که اثبات عدم انگیزه سیاسی شود. البته برای این کار هم چندین مورد مکانیزم شبه قضایی وجود دارد.