از حصارهای دودزده خانه پدری تا نشئگی کف خیابان

پدرم که من را به این روز انداخته و معتاد کرده، اکنون مرا نمی‌پذیرد. کارم از حصارهای دود زده خانه پدری به نشئگی کف خیابان و مواد فروشی رسیده است.

“یک فنجان آگاهی” مجموعه‌ای از مباحثی است که قرار است از این پس در “خانه بهاری،رسانه خبری تحلیلی خانواده” منتشر شود.

هدف از انتشار این مطالب، آگاهی بخشی به مخاطبان و انعکاس مشکلات و مسائلی است که شاید هر یک از ما به نوعی درگیر آن بوده و راهکاری برای آن نمی‌یابیم.

در این بخش، تجربه زیسته افرادی به اشتراک گذاشته می‌شود که فرد مدت‌ها درگیر معضل و مشکل مطرح شده می‌باشد. همچنین موضوعات و مسائل مربوط به خانواده، فرزند پروری، آسیب‌های اجتماعی، الگوی رفتاری والدین، ارتباط صحیح زوجین با یکدیگر و هر آنچه که در حوزه خانواده می‌گنجد توسط کارشناسان و مشاوران خبره بحث و گفتگو می‌شود.

در اولین شماره از “یک فنجان آگاهی” به سراغ تجربه زیسته دختری جوان می‌رویم که قربانی اعتیاد و ولنگاری والدین خود شده است.

این مطلب به نقل از یکی از مددکاران اجتماعی کلانتری ۲۸ صدرا است. داستان زندگی دختری جنوبی که با الگوپذیری اشتباه از پدر، در سنین نوجوانی در دام اعتیاد گرفتار شده و اکنون که به بن بست رسیده راهی جز مواد فروشی ندارد.

ودیعی مددکار اجتماعی کلانتری ۲۸ صدرا شیراز که خودکارشناس ارشد روانشناسی دارد، می‌گوید: در اتاقم مشغول مرتب کردن پرونده‌ها بودم که دختری با ظاهری ژولیده و نامرتب توسط یکی از افسران قضایی به اتاق مشاوره  کلانتری راهنمایی شد، چشمان زرد و خمارش بیانگر اعتیاد او بوده و به همین دلیل هم دستگیر شده بود.

آرام و بریده سخن می‌گفت و پس از لحظاتی داستان خود را اینگونه آغاز کرد.

نامم سمانه است و در یک خانواده پنج نفره به دنیا آمده‌ام فرزند آخر خانواده هستم و دو خواهر بزرگتر از خود دارم. پدرم بازنشسته است و مادرم شش سال پیش فوت کرده، حدود ۱۰ سال پیش به دلیل مشکلات مالی و یافتن کار مناسب برای پدرم از یکی از شهرهای خوزستان به شیراز مهاجرت کردیم.

او آه بلندی می‌کشد و می‌گوید: هر دو خواهرم مطلقه هستند و با ما زندگی می‌کنند، یکی از آنها یک فرزند چهار ساله نیز دارد که حضانت او نیز بر عهده مادرش می‌باشد. از کودکی خانه ما محل رفت و آمد افراد معتادی بود که دوستان پدرم بودند و ما نیز در چنین فضایی بزرگ و تربیت شدیم و از آنجا که پدر و مادرم افراد سهل‌گیری بودند هیچگونه نظارتی بر تربیت ما نداشتند.

هر دو خواهرم به دلیل اعتیاد پدر و مادرم و بدهی مالی سنگینی که داشتیم تن به ازدواج دادند ازدواجی که هیچ کدام خوشبختی و موفقیت در پی نداشت.

همه چیز از یک  پُک به سیگار پدرم شروع شد

این دختر جوان در ادامه می‌گوید: وقتی برای مهمانانمان ذغال آتش می‌زدم، خودم نیز از سر کنجکاوی سیگار پدر را برداشته، به کنجی می‌رفتم و مخفیانه چند پُک می‌کشیدم. بزرگتر که شدم دیدم خانواده با سیگار کشیدنم مشکلی ندارند، از همین رو کم کم شروع به کشیدن ماری جوانا هم کردم. درسم خوب بود، پس از قبولی در کنکور، وارد دانشگاه شدم، اما همیشه به دنبال دوستانی بودم که شبیه خودم باشند. بی بند و باری برایم عادت شده بود و هیچ چیزی جز خوش‌گذرانی برایم اهمیتی نداشت.

دختر جوان با لحنی لرزان و چشمانی که پر از قطرات اشک بود به ماجرای بیماری مادرش اشاره کرده و می‌گوید: مادرم بیمار شد و شش سال پیش فوت کرد، چندی بعد پدرم اعتیاد را کنار گذاشت. اما اکنون من و یکی از خواهرانم هنوز درگیر مصرف شیشه هستیم. خواهرم چندین بار ترک کرده، ولی دوباره پس از بازگشت از کمپ مصرف را شروع میکند.

متاسفانه پدرم که حالا چند سالی است خودش ترک کرده، دیگر پذیرای ما نیست و مدتی است من را از منزل بیرون کرده و حاضر نیست حمایتم کند.

مشاور کلانتری ۲۸ صدرا می‌گوید: سمانه با صدایی بغض آلود و چهره زرد و پریشان از من می‌خواهد که کمکش کنم چون دیگر جایی برای خوابیدن و هیچ پولی برای خرج کردن ندارد و مجبور شده ساقی مواد مخدر بشود تا خرج روزانه خود را در بیاورد؛ اما واقعا از این وضعیت خود بسیار ناراحت بود.

سمانه که حالا دیگر بعضش ترکیده و مثل باران بهار اشک‌هایش جاری شده با تاسف می‌گوید: پدرم که من را به این روز انداخته و معتاد کرده، اکنون مرا نمی‌پذیرد. کارم از حصارهای دود زده خانه پدری به نشئگی کف خیابان و مواد فروشی رسیده، تقاضا دارم شما به عنوان یک مشاور کمکم کنید.

به وقت مشاوره؛

این کارشناس مشاوره کلانتری صدرا سبک‌های فرزند پروری را به سه دسته مستبد، کنترل‌گر مقتدر و سهل‌گیر دسته بندی می‌کند و می‌گوید: شیوه‌های فرزندپروری والدین نقش مهمی در تربیت فرزندان را به عهده دارد. این شیوه‌ها می‌توانند در پیش‌گیری یا پیدایش اعتیاد در فرزندان نقش به‌سزایی داشته باشد.

او معتقد است که ویژگی‌های والدین دارای سبک سهل‌گیر، بی‌توجهی به آموزش رفتارهای اجتماعی است. در این گونه خانواده‌ها به طور كلی قاعده و قانون بسیار محدودی وجود دارد و افراد نسبت به اجرای قوانین و آداب و رسوم چندان تقیدی ندارند و هر كاری بخواهند می توانند انجام دهند. در این نوع خانواده‌ها مشورت دادن به یكدیگر در کارها معنا ندارد، چرا كه به تعداد افراد خانواده نظر وجود دارد؛ حتی در موارد جزیی روزمره‌ای چون غذا خوردن، اینگونه است.

به گفته ودیعی گرچه كودكان خانواده‌های سهل‌گیر در بیشتر مواقع دارای استقلال فكری و عملی هستند؛ اما به سبب هرج و مرج، نوعی تزلزل روحی در آنها به چشم می خورد، زیرا هر كس به منافع خود توجه دارد، نه به منافع عمومی خانواده و همین تزلزل باعث بی بند و باری كودكان شده و سبب می‌شود آنان نسبت به زندگی احساس مسئولیت نكنند. در نتیجه این كودكان قادر به زندگی اجتماعی نیستند و در جامعه همیشه با مشكلات اخلاقی و اجتماعی مواجه می‌شوند.

این مشاور، نوجوانی را یک دوره خطرساز و تحولی برای تجربه مواد می‌داند و بر این باور است که از مهم‌ترین عوامل مهم محافظت کننده در این دوره که شناخت آن برای افزایش برنامه‌های پیشگیرانه در نوجوانان مهم به نظر می‌رسد، شـیوه‌های فـرزندپروری والدین است.

او می‌گوید که یادگیری مشاهده‌ای نیز نقش مهمی در روند اعتیاد سمانه و خواهرانش داشته است. همچنین اعتیاد والدین، سردی عاطفی بین آنان، سبک فرزند پروری غلط در خانواده، سهل‌انگاری زیاد والدین، تحقیر و طرد شدن از سوی پدر و مادر، عدم مهارت خود مراقبتی، خلاءهای عاطفی، فقر فرهنگی و اجتماعی، شرایط اقتصادی نامناسب، تنهایی و عدم ارضای نیازهای روانی، کمبود محبت و عدم حمایت از طرف خانواده نیز نقش زیادی در اعتیاد چنین جوانانی دارد.

کلام آخر؛

بر اساس نظریه کارشناسان علوم تربیتی، حمايت والدین از فرزندان خود در زمان تنهایی، پرهيز از انتقاد بيش از حد، تنبيه و تشويق فرزند در كسب موفقيت و صداقت در گفتگو با فرزندان، از عمده راهكارهای پيش روی خانواده ‌ها برای جلوگيری از آسیب‌های اجتماعی فراروی نوجوانان و جوانان می باشد.

همچنین شیوه های فرزند پروری صحیح، توجه به نیازهای فرزندان و ارتباط عاطفی والدین با آنها می‌تواند در پیشگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد، موثر واقع شود.

ارسال در:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید