در این مطلب خانه بهاری به معرفی کتابی مختص دختران کتابخوان پرداختیم. داستان دخترکی که میخواهد کتابها را نجات دهد. در ادامه با اسما کیانی نژآد پژوهشگر و فعال حوزه کتاب و یک مادر کتابخوان همراه میشویم تا برای ما این کتاب را معرفی کند.
بچه که بودم، باز کردن کتاب برایم مثل باز کردن صندوق گنج بود. مخصوصا کتابهایی که جلد قدیمی، پاره، کاغذ کاهی داشتند یا جایی بودند که نباید. خاطرههای زیادی در ذهنم هست از کتابهایی که در خانه دیگران، دوست و فامیل، بدون جلد، در انباری، پاره بین اسباب بازیها و لباسها یا قاطی وسایل اضافی پیدا میکردم.
کتابهایی که وقتی از بچههای صاحبخانه سراغ میگرفتم کسی آنها را نخوانده بود و اتفاقاً بعضی از آنها از کتابهای تأثیرگذار زندگیم بودند: مثل کتاب «سحرخیزان تنها» که در انباری خانه دوستم بین گونیهای بادام و انجیر پیدا کردم یا کتاب «سرگذشت چمنزار بزرگ» که جلد نداشت و دو سه سال قبل از نمایشگاه کتاب برای بچههایم خریدم یا کتابی که اینقدر پاره بود که هیچوقت اسمش را نفهمیدم و حالا میدانم اقتباسی بسیار زیبا و ادبی از یکی از داستانهای هفت اورنگ نظامی بود.
حیف که عمهام هم هر چه توضیح میدهم یادش نمیآید کدام کتاب از کتابهای فراوان خانهشان را میخواهم. بماند کتابهایی مثل «لکلکها بر بام» که جلد و فونت ملالانگیزشان باعث میشد کسی آنها را نخواهد و باز کردنشان برای من، خود باز کردن صندوق خاک گرفته و قدیمی گنج بود.
اسم کتاب «دختری که می خواست کتابها را نجات دهد» شیرین بود، مخصوصاً که حالا دختری دارم که او هم انگار همیشه میخواهد کتابها را نجات دهد. جای چنین کتابی حتماً درکتابخانه ما بود. ماجرا از دختری شروع میشود که میخواهد کتابها را نجات دهد و در این بین به کتابی میرسد که گنج اوست.
کشش داستان خوب است و خواننده را دنبال خود میکشد. متن کتاب هم روان و خوشخوان است. فونت کتاب، طولانی بودنش و تصاویر با کیفیت و زیبایش داد میزند که کتاب بلندخوانی نیست، کتابی است که برای همین بچههای کتابخوان هشت سال و نه سال به بالا مناسب است.
هر چند پسرک کنجکاو که آن وقت شش ساله بود هم خواست بداند کتاب از چه صحبت می کند و آورد تا برایش بخوانم و خوشش آمد و در این دو سه سال که کتاب در کتابخانه ماست، دو سه بار پیش آمده که از من بخواهد قبل خواب این کتاب را برایش بخوانم. ولی بین کتابهای نخوانده زیادی که دور و برش دارد، هنوز برایش نوبت به خودخوانی این کتاب نرسیده است و فکر نمیکنم آنقدر برایش جذاب باشد که مثلاً سالهای بعد هم آن کتاب را دستش ببینم.
میتوانم بگویم ظاهر این کتاب، واقعاً دخترانه است و بعید میدانم راحت پسر بچه مثلاً ده سالهای را به خواندن خود ترغیب کند. هرچند داستان کتاب، علی رغم قهرمان دخترش، دختر و پسر ندارد.
انتشارات طوطی این کتاب را با جلد سخت و جلد معمولی چاپ کرده است و احتمالاً هنوز بشود چاپهای قدیمیتر کتاب را با قیمت مناسبتر پیدا کرد، کتابخانههای عمومی هم موجود دارند. فکر میکنم خواندنش برای بچههای کتابخوان جذاب و برای آنها که زیاد کتابخوان نیستند انگیزهبخش و جالب باشد.